Thursday, June 27, 2013

تنها صداست که می ماند ، به یاد تقی روحانی حنجره طلایی رادیو ملی ایران




وقتی شنیدم تقی روحانی درگذشته است مغزم دقیق با دانسته ها و شنیده ها ارجاع نداد که ایشان کیست.حتی وقتی دوستی مرا به لینک بی بی سی پیوند داد که او در اوایل انقلاب دزدیده شده بود باز هم دو ریالی ام نیفتاد ولی الان که با بزرگی حرف زدم به من گفت میدونی که کی بود؟گفتم نه.
تقی روحانی در چهارم مرداد ماه 1299 در تهران به دنیا آمد.  تا هنگام انقلاب ایران از مشهورترین گویندگان بخش خبر رادیو و مجری برنامه‌های مختلفی از جمله مسابقه بیست‌سوالی  و البته برنامه "حرفهای شنیدنی" که بسیارانی را به خود جذب کرده بود

پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، او از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی به جرم استفاده از فرستنده‌های رادیویی در جهت وارونه نشان دادن سیر انقلاب اسلامی ایران و تحکیم سلطنت به ۵ سال حبس و ۸۰ ضربه شلاق محکوم شد.ولی اسلامیون کف کرده از  صابون انقلاب، باید بصورت انقلابی او را جزا میدادند.

ذکر یک خاطره خانوادگی برای من کافی بود تا همه شنیده هایم درباره ایشان را به یاد بیاورم.

مرحوم دکتر میریان جراح ساکن ایتالیا بود که 12 سال پیش به ایران آمد و در خانه یکی از فامیل ما مهمان بود.تا اینجا خب چیزی نیست.

ان شب که بحث خارج شدن از ایران بود و این مسائل ایشان خاطره تقی روحانی،روزی که جسم نیمه جانش را نزد او بردند در بیمارستان لقمان( اشتباه نکنم) تعریف کرد.من تقی روحانی نامی نمی شناختم ولی جالب بود که ایشان گفت : روجانی را ضرب شتم شدید کرده بودند.هدف کشتن او بوده ولی زنده مانده بود.و بخشی از گفته ایشان که تکان دهنده بود و دیدم خیلی جاها نوشته شده که براثر ضربه بر مخچه اش تکلمش را از دست داده بود.اولا ضربه مخچه نبوده بلکه قطع کردن نخاع بوده که حرکت کردن او فلج شده بود و مهمتر بطری شکسته ای را در گلو و حلق ایشان فرو کرده بودند و حنجره او را کاملا از کار انداخته بودند و بعد با همان بطری شکسته زبان او را از نیمه کامل بریده بودند!

من تا امروز نفس این وحشیگری در ذهنم مانده بود ولی شخص تقی روحانی خیر تا امروز فهمیدم او حنجره طلای گویندگی بوده است.

در تنهایی و درد و رنج مرده.در گوگل سرچ کردم نتوانستم عکسی از ایشان بیابم .حیرت اور بود.در این سالیان او چه کشیده تنها خودش میداند که همه را با خود برد و خدا هم نمی داند که اگر میدانست اینقدر خدایی وحشی و وقیح نبود که سکوت کند.

وقتی تقی روحانی درد میکشید،زجر میکشید درگوشه ای تنها و در گمنامی یک بانام، مردم برای حسن روحانی هورا میکشیدند.مردم ایران حسن روحانی را به کاخ ریاست جمهوری بردند ولی تقی روحانی را به قبرستان نبردند!!
شاید جرم تقی روحانی این بود قربانی وحشیگری های حسن روحانی ها شده بود.این خودش جرم کمی نیست برای " انسانی " که در ایران زندگی کرده و زندگی اش را برای ملت به خاطره صوتی بدل کرده بود!این قانون این ملت و کشور است!

آری خبر ساده و غریب بود مثل زندگی تقی روحانی:
تقی روحانی ، آقای صدای رادیو ملی ایران هم رفت و راحت شد

آقای روحانی که از دو ماه پیش در بیمارستان سرخه حصار بستری بود، روز چهارشنبه
 ۵ تیر (۲۶ ژوئن) در ۹۳ سالگی درگذشت.
متاسفم و گاهی شرمسار از ایرانی بودنم

ولی 
"تنها صداست که می ماند " 






1 comment:

  1. عزیزانی رو به بی قدری و بی حرمتی و فراموشی و نسیان از دست دادیم که هرگز به روی باقیمانده عمرهامون نخواهیم دید و هرگز هم تکرار نخواهند شد. نسل نو که کاملا بیگانه باقیمانده نسل دیروز هم در کما و مورد فراموشی امروزی ها.
    غم انگیز اینجاست که نه کسی برامون باقی موند که شیرینی موزیک روح نواز و بی زمان اون دوره رو زیر زبون هامون بکاره و نه مدرنیته سراسیمه و بی ترمز امروز به نسل نو اجازه و زمان کند و کاو در صندوقچه جواهرات اصالت و ریشه بی همتاش رو می ده.
    من که از زمان تولد نغمه گرم صفحات گرامافون لالای گاهوارم بود و تا امروز همه تلاشم رو کردم تا به دنبال دلم باشم و بخشی از موسیقی دنیا رو گوشه اتاقم به یادگار نگهدارم اینجا تو سرزمینی که مهد هنر و ترانه و زیباییه بدجور جاموندم! متاسفم که اینو میگم اما حقیقت داره وقتی دیگه هیچ گوش و قلبی بدنبال زیبایی نیست مگر ارضا با سرعت و ریتم. خوشا به حال اونها که لااقل یکبار در دوره همین عزیزان به جادوی حنجره هاشون دل سپردن
    ممنون ازین پست بجا و تلنگر لبالب تلختون

    ReplyDelete