چندی پیش نوشتهای دیدم از لونا شاد نازنین به نام «تبریک عروسی»، که ذکر میکرد از شرکت در یک میهمانی عروسی که در آن با هم از اصلاحطلب تا چپ تا جمهوریخواه و مشروطهخواه در کنار هم به جشن و شادی و رقص و پایکوبی فارغ از هر زنده باد و مرده باد و دشمنیهای معمول سیاسی و مسلکی پرداخته بودند و ایشان در آن نوشته دلنشین، آرزوی چنین روزی برای اپوزیسیون متکثر و چند پاره ما میکرد.
در آستانه ۲۵ بهمن ۸۹ که طرح به موقع دفاع از جنبشهای آزادیخواهانه منطقه از طرف اقایان موسوی و کروبی مطرح شد، موجی از نقد همراه با موضعگیریهای معمول موافق و مخالف به راه افتد. گروهی که اکثریت بودند، به دفاع از این طرح به نوعی مدبرانه و نوآور پرداخته و جنبش را به برپایی تظاهرات تشویق کردند و اندکی که همیشه در موضع منفعلانه و پر از غرولند و بدبینی خود ثابت و جامدند! باز هم به تئوری توهم خود پافشاری کردند که اصولا تمام این جنبش پرخروش برای معرفی مخالفین نظام اسلامی و فعالین سیاسی داخل به حکومت برای سرکوب آنها است!
ولی هر چه به ۲۵ بهمن نزدیکتر شدیم، نمادها و سران گروهها و اپوزیسیون سنتی نظام اسلامی حاکم با یک تدبیر، که شاید حاصل خستگی از تشتت ۳۲ ساله اپوزیسیون و عدم اعتماد متقابل یا بخاطر بلوغ سیاسی به دست آمده از سالیان طولانی مبارزه بود، آن نمودند که شایسته بود. همه از چریک و چپ تا مجاهدین و طرفداران مبارزه مسلحانه و از طرف دیگر جمهوریخواهان سکولار و طرفداران پادشاهی در یک صف پیامهایی که حکایت از اتحاد در ۲۵ بهمن داشت صادر کردند.
مسعود رجوی راسا پیامی در حمایت از این تجمع صادر کرده بود تا مجاهدین بعد از سالها ایزوله کردن خود و تافته جدا بافته بودن! نشان دهند که راه آزادی ایران را در اتحاد با سایر گروهها یافته اند. چپهای حقیقی و سوسیالیستهای میهن پرست (نه آنان که هنوز نقش دوگانه خود را برای حفظ رژیم بازی میکنند و اندکند) که مدتهاست نشان دادهاند که کینه دیرینه خود را با برخی اقشار دیگر از اپوزیسیون متکثر ایرانی کنار گذاشته و با بینشی بالا و مهری نو در ذات خود به آزادی مام میهن میاندیشد. طرفداران پادشاهی هم که گروهی اندک از آنان به غرولندهای ضد اصلاحطلبی (غیرحکومتی) روی آورده بودند، وقتی که عکس برچسب سبز ۲۵ بهمن را در صفحه رسمی شاهزاده رضا پهلوی دیدند، کمی در گفتههایشان مکث کردند و با پیام رسمی ایشان در باره شرکت گسترده همه مردم ایران در تظاهرات ۲۵ بهمن و همراهی گام به گام و لحظه به لحظه این حرکت اخیر در قالب پیام رسمی و نیز در فیس بوک ایشان، شاید چارهای جز پذیرش این حقیقت نداشتند که زمان تشتت در گروههای مخالف نظام اسلامی و دشمنیهای بیفایده سنتی به پایان رسیده و چارهای جز اتحاد همه نیروها به یک آرمان و آن هم براندازی نظامی که هرگز امیدی به اصلاحش نیست نداریم.
حرکت ۲۵ بهمن ۸۹ باز هم جانباخته راه آزادی داشت، باز هم زندانی و دستگیری داشت، این بار شهید دزدی هم علنا و با قلدری زورمندان جائر حاکم و اشغالگر به موارد قبلی اضافه شد، ولی یک مهم حاصل شد و آن این که برای اولین بار تمام گروهها و جناحهای سیاسی که شاید خیلی در ایدئولوژی از هم فاصله داشتند، یک پیام و حرف مشترک صادر کردند و آن نبود جز اتحاد و یکی شدن. ما در این برهه حساس تاریخ میهنمان چارهای نداریم، جز رسیدن به یک درک و باور متقابل. باور اینکه خواستههای اپوزیسیون و آزادیخواهان آنقدر متکثر و راههای متنوعی میپیماید که در این لحظه باید فقط هدف را دید و پیمودن نوع مسیر را در ایران آزاد به رای مردم ایران زمین بسپاریم و با یک رفراندوم ملی به خواست اکثریت تمکین کنیم. و امروز تنها یک هدف داریم: مبارزه تا رفتن نظام متحجر اسلامی که دست تا مفرغ به خون جوانان میهن دارد و حکم قطعی اینکه باید برود.
و در عروسی ۲۵ بهمن اگر چه خون جوانانی سربلند و ماندگار در قلب این مردم و این خاک کهن به زمین ریخته شد، ولی پیامآور شروعی دوباره بود مبتنی بر یک مهم و آن اتحاد تمام نیروهای مبارز و دوری از جدلهای سیاسی معمول و بیموقع. و من این کارت عروسی اتحاد را به فال نیک نگه میدارم. آری انگار اینبار و در این میهمانی نبرد علیه استبداد باید همه از چپ تا جمهوریخواه تا طرفدار پادشاهی در کنار هم تا از بین رفتن تمام ریشههای استبداد پایکوبی کنیم و این پیام مهم ۲۵ بهمن فارغ از هر نتیجه آنی بود که به نظام اسلامی بگوییم همه اپوزیسیون در یک صف قرار گرفتند. خجسته باد بر آزادیخواهان این مصداق و تبلور یگانگی.